سفارش تبلیغ
صبا ویژن





























سین هشتم

به نام خدا

آخر هفته

یه تراکت بود، آره خوب یادمه، رنگش زرد بود، می گفت دوستش بهش داده و گفته : بده به اهلش؛ آخه زیر تراکت نوشته بودن: با ارائه ی این برگه از 25% تخفیف بهای بلیط برخوردار شوید.

2: سلام، بذار خودم بگم، حتما همون دوستت که بهت قول داده بود، سرکارت گذاشته، ها؟

1: بدجور پیچوند، اول زنگ زد دیگه نمیام، دیدی که که بهت گفتم سرِ میدون وایستا 10 دقیقه ای اونجام، حالا بعدش زنگ زده، الان میام، منم وایستادم کتابو بهش بدم...

2: دوییدیا، نفس نفس می زنی، هنوز شروع نشده

1: نه بابا به خاطر این ندوییدم که ، به خاطر تو دوییدم تا قبلش با هم باشیم.حالا بریم بالا بلیط بگیریم... راستی بلیط که نگرفتی؟

2: نه وایستادم تو بیای دیگه ...

1: نوکرتم... از دیروز شلوغ تره، خدا کنه جا واسه ما باشه، آخه صندلیا 209 تاس.

2: می خوای بشمارمشون؟... آقا دو تا بلیط...

3: دوتا؟

1: آره مرسی

3: اینم دوتا

2: بذار جیبت بعدا با هم حساب میکنیم.

1: آخه...

2: بذار کاریت نباشه

1: مرسی... بازم خجالت دادی.

2: اِ... بازم داری از اون حرفا می زنیا، ناسلامتی ما رفیقیم، دوستیم باهم.

1: آب می خوری؟

2: نه

1:بیا بابا اینجا آبسرد کن هست

2:خودت بخور بعدش بریز واسه من...

1:بیا بگیر

2:خودت؟

1:بخور ناز نکن.من یه سر برم پایین الان میام.

2: باشه من همین جا می شینم به حوریان بهشتی نیگا می کنم...

1: سلام ، کی اومدین؟

4: الان...چه خبر؟ به خاطر تعریفای تو اومدیما، اگه صداش خوب نباشه باید پولمونو پس بدی

1: به من چه؟... نترس پشیمون نمی شید...خوبه

5: راست میگه دیگه، پنج تومن دادیم بلیط گرفتیم آخر هفته ای خوش باشیم.

1: ارزششو داره

5:کی شروع میشه پس؟

1: یه ربع دیگه. سلام آقا، ممنون...

4: مگه قرار نبود هفت شروع شه؟

1: تاخیر تو این شهر عادیه.حالام چیزی نشده یه ربع گذشته ولی احتمالا یه ده دقیقه ای شروع شه.

5: ببینیم دیگه

1: کار بار؟

4: فعلا که هیچی

5: این WC کجاس؟

1: طبقه ی دوم، ته سالن. دوستم پایینِ برم پیشش تنها نباشه، فعلا...

4: خدافظ...

2: اومدی؟

1: آره، بریم بالا، درو باز می کنن سرمون بی کلاه می مونه

2: بریم. سه طبقه ولی آسانسور نداره.

1: اینجا این جوریه به دل نگیر، بی خیال. بیا، ذرم باز کردن.ببین جلو نمی ریا، آخرین ردیف می شینیم تا به همه جا دید داشته باشیم.

2: صداش خوبه دیگه؟

1: اگه دوست منه که می گم خوبه تا سلیقه ی تو چی باشه؟

2:عین تو.

1:هیچی دیگه... واستا اینا برن تو، آخر سر ما می ریم.

2: باشه ، اینجا تو مختاری، حرف حرفِ توئه.

1: عزیزی... آقا دو نفر...

2: سلام آقا... خسته نباشین.

 

«برای آبجی کوچولو»


نوشته شده در شنبه 89/3/8ساعت 5:55 صبح توسط یزدان ذوالقدر نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin