سین هشتم
سلام عزیزان، امیدوارم از مطالب جدید خوشتون اومده باشه. روز مادر بر همه ی مادران دلسوز ایران زمین مبارک باشه. به نام خدا یک سبد سیب 1: بستگی داره چقدر پول داشته باشیم 3: خب پولاتونو رو کنید ببینیم چقدر داریم 2: یعنی شما می گید سه نفری یه کادو بخریم؟ 1: آره، چرا که نه؟ این پول من 2: من الان میام 1: نه ، تو نمی خواد. 3: اِ داداش چرا نمی خواد؟ 1: خواهرتم پول بذاره؟ 3: چرا نذاره؟ 2: خودم دوست دارم 3:خودشم که دوست داره، تازه قراره باهم کادو بخریم. 1: من به جاش پول می دم 3: باشه 2: نمی خوام. این جوری باشه ، می رم خودم تنها یه کادو می خَرم. 1: حالا پولت چقدر هست؟ 2: برم بیارم 3: تو پنجاه تومن می دی؟ 1: آره... 2: اینم مال من، ده هزار تومن. 1: باشه، تو چی؟ 3: منم بیست و پنج تومن تونستم جمع کنم. 1: میشه هشتاد و پنج تومن، چی بخریم؟ 2: انگشتر 1: با هشتاد تومن؟! 3: نمیشه، بهتره یه چیزی بخریم که به دردش بخوره 1: مثلا لباس. چطوره؟ 3: چه لباسی؟ 2: مانتو 1: این همه مانتو داره، یه هفته پیشم یکی خرید 3: حتما باید لباس باشه؟ 1: خب؟ 2: وسایل آشپزخونه، مثلا از این دستگاه چندکاره ها که هم آسیاب می کنه هم سیب زمینی خلال میکنه هم ... 1: اونوقت می گه به فکر شکمشونن 2: نیستین؟ 3: تابلو چطوره؟ 1: کجا بزنیم؟ ... به نظر من پولو بذاریم تو یه پاکت تا هر چی خودش خواست بخره، این طوری خوب نیست؟ 2: خب... 3: آره، خیلی خوبه 2: روش می نویسیم: "مادر عزیز روزت مبارک..." تقدیم به مادرم
Design By : Pars Skin |