سین هشتم
به نام خدا جواب نامه... از بوی یاس گفته بودی و گل های زرد و سفیدش و اینکه بعضی اوقات چگونه، مه دامنه کوه های آنجا را مانند آسمان می کند و با هر قدم در دامنه مه آلود، گویی در آسمان قدم می گذاری. دوستدار تو "من" امضا:
از زیبایی آنجا فراوان گفته ای، از درختان سرسبز و بلندش، از بوی خاک باران خورده و گل های قاصدکش، از توت های وحشیِ کفشدوزک مانندش، از سیب سرخش، از بوی کاج، از...
اما چرا سخنی از آمدن نگفتی؟
دیر زمانیست رفته ای و هر شب برایم نامه ای داری و در هر نامه ات حرفی از آنجا، حرفی از خودت هیچ وقت!
هر چه از زیبایی آنجا بگویی باز هم مرا کافی نیست، رخ زیبای تو برایم کافیست، هر چند در میان قاب عکسی...
ببینم، آنجا هم دلتنگ می شوی، دلتنگ من؟ یا سر خوشی های آنجا مجال یاد مرا نمی دهد؟
حتما در خواب بعد که به سراغم آمدی، بگو کی بر می گردی!!!
Design By : Pars Skin |