سفارش تبلیغ
صبا ویژن





























سین هشتم

سعید اسدی از «عشق گمشده» تا «مهمان»

«مهمان» چهارمین ساخته سینمایی «سعید اسدی» به عنوان یکی از فیلم های اکران نوروزی از اسفندماه سال گذشته بر پرده سینماهای تهران آمد و به رغم همه پیش بینی ها به خاطر داشتن مضمونی کمدی و حضور چهره های محبوب چون امین حیایی، محمدرضا شریفی نیا، پوریا پورسرخ و... آنچنان که پیش بینی می شد فروش زیادی نداشت.مقایسه فروش خیره کننده کمدی «اخراجی ها» با فروش این فیلم ما را راحت تر به نتیجه می رساند. اما به غیر از این مسائل نکته اصلی فیلم سازنده آن «سعید اسدی» است. کارگردانی که به هیچ طریقی نمی توان این فیلم را به کارنامه اش الصاق کرد. این مطلب مروری گذرا به یک دهه حضور این کارگردان در سینمای ایران دارد و اینکه چطور به ساخت فیلمی چون «مهمان» رسیده است.اینکه چگونه کارگردانی چون سعید اسدی، که در زمان ورودش به عرصه سینمای ایران، او را از امیدهای مسلم این سینما می دانستند، روندی را پی می گیرد که از ساخت فیلمی متوسط به فیلمی کم ارزش ختم می شود، از جمله سوالات بی پاسخی است که روند اضمحلال استعدادها را نیز در این سینما می تواند مورد کاوشی - نه چندان دقیق، البته - قرار دهد...اسدی که به ایران آمد، فضای امیدوارکننده یی پیرامون او شکل گرفت. می گفتند در خارج از کشور فیلم های خوبی ساخته از جمله «اپبرو خشک می شود» و امید می رفت این روند را در سینمای ایران نیز ادامه دهد. این در حالی بود که سعید اسدی همزمان با ورودش به ایران در گفت وگوهای متعددی، این انتظارت را افزایش هم داد. حقیقت این است که در آن سال ها، منابع خارجی به این شکل حاضر در دسترس نبودند و می شد راحت تر به حرف های اشخاص استناد کرد.در بدو ورود به ایران، او قصد داشت فیلمی در مورد انفجار هواپیمای ایرباس ایران توسط ناو هواپیمابر امریکایی به نام«مرثیه برای یک دوست» بسازد. اما نشد و این موضوع باعث شد همه تفکرات و پیش بینی ها در مورد این فیلمساز به هم بریزد.اولین فیلم «اسدی» در ایران به نام «عشق گمشده» را می شد به نحوی نادیده گرفت و ضعف های فیلم را به حساب ناآشنایی او با شرایط فیلمسازی در ایران گذاشت. این فیلم، کاری کاملاً متوسط بود ولی بار نوستالژیک آن، تا حدی در ارتباط با سازنده اش، باعث می شد آن را اثری شخصی به شمار آوریم و از کنار ضعف های فراوانش بگذریم. کما اینکه فیلم، از نظر فنی و تکنیکی هم نشانی از کارگردانی نداشت که به گفته خودش اسم و رسمی در سینمای امریکا دارد و خیلی راحت می شد از نظر فنی و تکنیکی فیلم اسدی را در رده دیگر آثار متوسط سینمای ایران قرار داد.

فیلم دردسرساز و بحث انگیز «سیب سرخ حوا» که سال ها نام های متعددی برای ساخت آن در مطبوعات عنوان می شد (الوند، کیمیایی، قویدل و...) فیلم بعدی سعید اسدی بود که به رغم برخورداری از مضمونی جسارت آمیز درباره ازدواج موقت دختر و پسر و حضور ستارگان پرطرفداری چون نیکی کریمی و پارسا پیروزفر به خاطر ضعف ساختاری و کارگردانی ضعیف اعتبار چندانی برای اسدی به ارمغان نیاورد و فقط اثر دیگری را به کارنامه او افزود.«آواز قو» با مضمون جسورانه اش در زمان ساخت، می توانست تا حدی اعتبار از دست رفته اسدی را بازگرداند. مضمون تند و تیز فیلم امکان بحث های متفاوتی را در مطبوعات سال های 79 و 80 در مورد این فیلم ایجاد کرد. فیلم از نظر فنی هم به نسبت ساخته های قبلی «اسدی» اثری شسته رفته تر و کارشده تر بود. موضوع «آواز قو» که پیمان معادی فیلمنامه آن را نوشته بود در مورد عصیان جوانان بود و حضور بازیگر محبوبی چون بهرام رادان در نقش قهرمان اصلی داستان «آواز قو» را به فیلم مورد علاقه جوان ها بدل کرد و فروش بالایی برایش رقم زد. از نظر ایجاد موج هم «آواز قو» اثری موفق بود و این گمان را ایجاد کرد که باید از این پس «اسدی» را با این فیلم به قضاوت نشست. حقیقت این است که ارزیابی «سعید اسدی» با همین فیلم نتیجه یی یکسر متفاوت با ارزیابی او با کلیت کارهایش در ایران را در اختیار منتقدان قرار می داد. چرا که «آواز قو» یک کار آبرومند با مایه های تند و تیز اجتماعی و سیاسی بود. از آن فیلم هایی که تا آن زمان جایش در سینمای ایران خالی بود و بنابراین انتظار می رفت حالا که این کارگردان راهش را یافته و زبان سینمایش را پیدا کرده، بهتر می تواند به حیات خودش در سینمای ایران ادامه دهد.موفقیت «آواز قو» باز هم بلندپروازی «اسدی» را تحریک کرد و او تصمیم گرفت فیلم «آشوب» را که داستانش در لبنان می گذشت بسازد. مقدمات کار هم فراهم شده بود، ولی ترور «رفیق حریری» همه چیز را به هم ریخت و فیلم، ساخته نشده به محاق رفت و این اتفاق به بهای بیکاری حدوداً هفت ساله این کارگردان انجامید.اخبار تازه ترین ساخته سعید اسدی با عنوان «مهمان» در رسانه ها خیلی ها را شگفت زده کرد. با خلاصه داستانی که از فیلم منتشر شده بود، کسی نمی توانست ارتباطی بین این مضمون با کسی که «آواز قو» را ساخته بود برقرار کند. «مهمان» در مایه های کمدی سازی های نازل سال های اخیر بود. از جنس فیلم هایی چون «شارلاتان»، «شاخه گلی برای عروس»، «چپ دست»، «سوغات فرنگ» و این اواخر «راننده تاکسی» (که شباهت داستانش به این فیلم زیاده از حد تصور بود). فیلم که به نمایش درآمد، به رغم تلاشی که در ساخت حرفه یی و آبرومند آن صورت گرفته بود اما باز هم امیدها را به اسدی کم رنگ کرد.مهمان بیش از آنکه فیلمی از اسدی باشد، اثری متعلق به تهیه کننده اش است که در چارچوب ها و مختصات محصولات آن قرار می گیرد. «مهمان» حتی در انتخاب هنرپیشه ها هم نوآوری ندارد. امین حیایی مستقیماً از «کما»، «اخراجی ها» و... پا به دنیای این فیلم گذاشته. شریفی نیا هم همان شریفی نیای همیشگی است و... این انتخاب ها که از سوی کارگردان و تهیه کننده صورت گرفته است بدون شک انگیزه یی جز بالا بردن رقم فروش فیلم را در پی نداشته است و با همفکری و مشورت تهیه کننده انتخاب شدند. به هر صورت نتیجه به دست آمده از ساخت فیلم «مهمان» صحبت درباره سرانجام فیلمسازی سعید اسدی در ایران را دشوار می کند اینکه آیا ظرفیت های سینمای ایران محدود است یا توانایی های خود اسدی در همین اندازه بود.


نوشته شده در شنبه 87/3/4ساعت 5:12 صبح توسط یزدان ذوالقدر نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin